حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
to tie, to ball, to knot, to hitch, to loop, to noose
to tie
to ball
to knot
to hitch
to loop
to noose
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
روبان را دور جعبه پیچیدم و دو سر آن را گره زدم.
i tied the ribbon around the box and knotted the two ends of it together
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گره زدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گره زدن